skip to Main Content
 محدودیت‌های سیستم تبادل ارزش

محدودیت‌های سیستم تبادل ارزش

مشتریان و کاربران از جامعه، خانواده، دوستان و افرادی که با آن‌ها معاشرت می‌کنند؛ تاثیر می‌گیرند. همچنین سایر تکنولوژی‌های موجود در بازار نیز بر روی آن‌ها تاثیرگذار است. مشتریان و کاربران شما در محیط ایزوله نیستند و خواسته‌ها و نیازهایشان بر اساس محیط اطرافشان تغییر پیدا می‌کند. همانطور که فرصت‌های شناسایی این خواسته‌ها و نیازها همیشه در حال تکامل است.  کنترل مستقیم عوامل محیطی در توان شرکت‌ها نیست. بنابراین تنها کاری که می‌توان انجام داد این است که آن‌ها را بهتر بشناسیم تا بتوانیم بهتر عمل کنیم.

همچنین، کسب و کارها محدودیت‌های خاص خود را دارند و برای بیشینه کردن ارزش و خلق ارزش باید افراد مناسب، فرآیندهای مناسب، سیاست های مناسب، استراتژی مناسب و فرهنگ مناسب داشته باشند. اگرچه بیشتر محدودیت‌ها و تاثیر بر روی مشتریان خارج از کنترل ما هستند؛ کسب و کارها کنترل کاملی بر محدودیت‌های خود و نحوه برخورد با آنها دارند. زمانی که محدویت‌ها تشدید شده و فشار بیشتری وارد می‌کنند باعث قربانی شدن ارزش در دو سوی سیستم می‌شوند.

برای مثال، اغلب سازمان‌ها چنان روند توسعه محصول سفت و سختی دارند که فرصتی برای آزمایش و تجربه کردن پیش نمی‌آید. هر موقع که یک کارگاه آموزشی یا تمرینی برگزار می‌کنم به مدیران محصول می‌گویم: “اگه کاری که آخرین بار فرستادید بالا رو برگشتید عقب و دوباره تو کارهاتون قرار دادید، دستتون رو بلند کنید.” معمولا 15 تا 20 درصد افراد دستانشان را بالا می‌بردند. سوال بعدی که می‌پرسیدم این بود: “از کجا متوجه می‌شوید که کاری که به سرانجام رسوندینش موفقیت آمیز بوده؟” معمولا جواب‌ها شامل به نتیجه رسیدن کارها در زمان مقرر یا بدون باگ بودن کدها؛ می‌شود.

این یک نمونه بارز از شرکتی است که به جای نتایج، براساس خروجی‌ها بهینه شده است. خروجی‌ها ها به راحتی بر اساس چیزهایی مانند تعداد محصولات و فیچرها، تعداد ریلیزها یا سرعت تیم توسعه محصول؛ می‌توانیم کمی سازی سازی کنیم. نتایج زمانی بوجود می‌آیند که ما آن فیچرها را ساخته باشیم و مشکل مشتریان را حل کرده باشیم. ارزش واقعی زمانی که این نتایج هم برای کسب و کار و هم برای مشتری بوجود می‌آید؛ خلق می‌شود.

هنوز اکثر شرکت‌هایی که با آن‌ها سر و کار دارم در با خروجی‌ها به دام افتاده اند و کل سازمان آن‌ها برای افزایش خروجی‌ها بهینه شده است. فرآیند آن‌ها بر اساس ددلاین‌ها و حداکثر فیچر ممکن در برنامه؛ هدایت می‌شود. تیم‌‌ها برای ساختن بیشتر و بیشتر پاداش و انگیزه می‌گیرند. قوانینی برای هدایت آن‌ها به نوشتن کدهای بیشتر و ساختن فیچرهای زیاد وجود دارد و تلاش‌هایی مانند صحبت کردن با مشتریان وقت تلف کردن محسوب می‌شود.

ملیسا پری

اغلب شرکت‌ها از تاثیر مخرب این عوامل بر خلق ارزش بی اطلاع هستند و به همین دلیل آن‌ها نتایج اقدامات خود را اندازه‌گیری نمی‌کنند. آن‌ها مسیر استراتژی و چشم انداز خود را از دست می‌دهند و در نهایت در دام ساختن گرفتار می‌شوند.

برای اینکه استراتژیک باشیم و افراد سازمان استراتژیک عمل کنند؛ باید از قضاوت عملکرد تیم‌ها بر اساس تعداد فیچرهایی که ساخته اند، خودداری کنیم. به جای این کار باید ارزش خلق شده را اندازه‌گیری کنیم و باید برای ارائه این نتایج به کسب و کار… توئیت کنید
Back To Top